اگر بخواهیم به خودمان بگوییم که در کجا سرمایه گذاری کنم ، باید به این نکته توجه داشته باشید که ،متاسفانه در طی سه چهار سال اخیر ، کسانی که به اصطلاح دلالان بازار هستند ، پیشنهادی برای بهترین سرمایه گذاری ارائه کرده اند که همه ی آن ها به جز ضرر های میلیونی و میلیاردی برای مردم ، هیچ منفعتی نداشته است .
همه ی ما به یاد داریم که دو سال پیش ، مردم چه صف های طولانی ای رو برای خرید دلار تشکیل می دادند و همه نیز به یاد داریم که در یک شب ، دلار از قیمت 19 هزار تومان ، سقوطی رو تجربه کرد که مردم در خیابان ها منت می کردند که دلارهاشون رو زیر قیمت به دلالان بفروشند و کسانی بودند که دلار 14 هزار تومانی رو به قیمت 8 هزار تومان می فروختند و دوباره بعد از چند ماه دوباره دلالان بازار ، از همان دلار هایی که از مردم خریداری کرده بودند ، بازار گرمی کردند و قیمت رو دوباره بالا بردند .
پیشنهاد ما به شما : راه اندازی کسب و کار پر درآمد
یا بازی طلا که باعث شد بسیاری از مردم حتی خونه هاشون رو بفروشند و به سمت خرید طلا بروند و نوسان های پی در پی باعث شد که سرمایه شون یا درجا بزنه و یا ضررهای سنگینی رو تجربه کنه . بعضی ها پول کمی داشتن و بهترین سرمایه گذاری با 20 میلیون رو خرید دلار می دونستن و بعضیا بهترین سرمایه گذاری با 50 میلیون رو خرید طلا می دونستن و در کل هر کسی یه نظری داشت.
اما این وسط یک سوال باقی می ماند ؟ پس ما چطور سرمایه گذاری کنیم ؟ پس چطور بهترین سرمایه گذاری در این اوضاع آشفته انتخاب کنیم و ارزش پول خودمان رو حفظ کنیم؟
پاسخ اینجاست که بهترین راه سرمایه گذاری در ایران ، سرمایه گذاری مستقیم و غیر مستقیم بر روی تولید کشور است.
بگذارید از یک جای دیگر جواب به این سوال رو شروع کنم . پیش از اینکه به این سوال جواب بدهیم که چرا بورس بهترین سرمایه گذاری با 100 میلیون در سال 1400 در این اوضاع در ایران است . باید شما رو قانع کنم که چرا دلار ، طلا ، مسکن و خودرو ، بهترین سرمایه گذاری در ایران نیستند .
پیشنهاد ما به شما : راه اندازی کسب و کار دلاری
ببینید دوستان ، دلار یک ارز در بازار های جهانی است و کشورهای مختلف با این ارز جهانی معاملات خودشون رو انجام میدهند . البته استثنائاتی هم وجود دارد .بعنوان مثال ، کشورهای حوزه ی اتحادیه ی اروپا ، با یورو با یکدیگر معامله می کنند . یا بسیاری از کشورها مثل چین ، بر اساس یوان با یکدیگر معامله می کنند . اما در یک نگاه کلی ، یک ارز که حالا رایج ترین آن هم دلار است ، بهای معامله در بازارهای جهانی است . یعنی شما دلار ، یورو ، پوند و هر ارز دیگر رو پرداخت می کنید و چیزی رو خریداری می کنید البته شما باید آموزش بازار جهانی را یادبگیرید.
پس ماهیت اقتصادی یک ارز ، این است که در ازای پرداخت آن ، شما به یک کالا دست پیدا می کنید و یا یک قراداد تجاری رو امضا می کنید و یا دستمزد دریافت می کنید .
یقینا خیر . در حال حاضر ، ارز تبدیل به یک نماد سرمایه گذاری و یک کالا شده است که مردم در قبال پرداخت پول کشورشون ، آن رو خریداری می کنند و امید دارند که قیمت دلار رشد کنه و آن ها سود کنند
.
پس دلار ماهیت خودش رو که یک بهای معامله است ، رو از دست داده و تبدیل به یک کالا شده است . خب ، حالا یک سوال می پرسیم.
بهترین سرمایه گذاری با 100 میلیون در سال 1400 چی می تونه باشه؟ تا حالا به این فکر کردی که چطوری میشه تو این حجم از تورم، پولتو چند برابر کنی؟ تو این مقاله بهت یاد میدم که بهترین سرمایه گذاری سال 1400 چیه؟
وقتی صحبت از سرمایه گذاری می شه و از خودت می پرسی که کجا سرمایه گذاری کنم، باید بدونی که عده ای بدون آنکه چیزی از بازارهای سرمایه بدونند ، ازش فراری هستند و احساس می کنند که سرمایه گذاری ، مساوی است با ضرر در بازارهای مالی . اما حقیقت اینجاست که اگر این افراد فقط یکبار ، سری به صفحه های اقتصادی روزنامه ها بزنند و یا اخبار اقتصادی کشور رو دنبال کنند ، متوجه میشن که هر روز بخشی از ارزش پولشون در حال آب شدن است و آن ها برای جلوگیری از این بی ارزش شدن ، دست به هیچ کاری نمی زنند .
پیشنهاد ما به شما : راه اندازی کسب و کار پر درآمد
مبحث سرمایه گذاری در بازارهای مالی ، سالیان سال ، جز یکی از پر بحث ترین اتفاقات در بین ثروتمندان جامعه بوده ، اما چند سالی است که این بحث به گوش همه ی مردم رسیده و اکثر مردم ، هر کدوم به نحوی ، تصمیم گرفتند بیان و سرمایه گذاری در بازارهای مالی رو شروع کنند و به این فکر افتاده اند که ارزش پولشون رو حفظ کنند که این بهترین سرمایه گذاری با 100 میلیون در سال 1400 برای اون ها باشه . هر چند که هیچ کدام از اعضای تیم آموزشی ماهان تیموری ، از افت ارزش ریال در کشور خوشحال نیستند.
اما به هر حال ، ما بعنوان یک تیم آموزشی که در قبال سرمایه های مردم مسئول هستیم و دور هم جمع شده ایم که زندگی آن ها رو به سطح بالاتری برسونیم ، باید بگیم که سرمایه گذاری یکی از راه هایی است که شما می توانید از ارزش پولتون ، در برابر افت ارزش پول ملی ، جلوگیری کنید . اما مسئله ی مهم این است که بهترین سرمایه گذاری برای جلوگیری از افت ارزش پول چیه؟
تو شرایط مختلف بهترین سرمایه گذاری می تونه برای هر فردی فرق داشته باشه . به طور مثال ممکنه برای یک نفر بهترین سرمایه گذاری با 100 میلیون باشه اما ممکنه برای یک نفر دیگه بهترین سرمایه گذاری با 50 میلیون باشه و حتی برای یک نفر بهترین سرمایه گذاری با 20 میلیون تومن باشه.
به همین خاطر مهمه که اول ببینیم چقدر سرمایه داریم و این سرمایه رو چطور می تونیم حفظش کنیم و یا حتی اون را چند برابر کنیم . خیلی ها هستن می تونن بهترین سرمایه گذاری را با 20 میلیون تومن انجام بدن و یا با اون کار کنند و به راحتی اونا چند برابر می کنه.
بعضی ها یکم سرمایه بیشتری دارن به طور مثال ممکنه 50 میلیون تومن داشته باشن. به همین دلیل بهترین سرمایه گذاری با 50 میلیون برای اون ها خیلی متفاوت تر از فردی هست که 20 میلیون تومنه و شاید بتونن کارهای بهتری نسبت به نفر قبلی انجام بدن.
ممکنه یه نفر اصلاً بپرسه بهترین سرمایه گذاری با 100 میلیون چی می تونه باشه؟ باید بگم که همون طور که در بالا هم بهش اشاره کردم برای همه ادما این فرق می کنه و متناسب با شرایطی که فرد داره مشخص میشه . پس بهتره جایی سرمایه گذاری کنید که نسبت به اون حس بهتری دارید و آشنایی خوبی برای این موضوع پیدا کنید.
با همه این اوصاف شما تو بازارهای مختلف می تونید با هر سرمایه ای که دارید سرمایه گذاری کنید. به طور مثال می تونید توی بازار خودرو، ارز، طلا، مسکن و… سرمایه گذاری کنید تا حداقل بتونید سرمایه خودتون رو به خوبی حفظ کنید و یا حتی بتونید از تورم جلو بیفتید.
به همین خاطر ما قصد داریم در مورد موضوعات بالا صحبت کنیم و بگیم که سرمایه گذاری توی این حوزه ها چطوری هست و ما چطور می تونیم بهترین سرمایه گذاری را داشته باشیم.
پیشنهاد ما به شما : راه اندازی کسب و کار دلاری
.
یک بیزینس کوچ ابتدا بیزینس شما را از سه قسمت مورد بررسی قرار میدهد. قبل از اینکه بخواهیم این سه مرحله را به شما توضیح دهیم بهتر است که در ابتدا درباره ذهنیت یک کوچ کمی با همدیگر صحبت کنیم. یک کوچ اعتقاد دارد که شما بهتر از هر کسی درباره بیزنس خودتان میدانید و بهتر از هرکسی میتوانید خودتان و کسبوکارتان را مدیریت کنید. به همین دلیل است که کوچ شما را همراهی میکند و به شما نمیگوید چه کاری انجام دهید و چه کاری را انجام ندهید بلکه مانند چراغ قوه مسیر را برای شما روشن و شفاف تر می کند و کمک میکند که خودتان را از اقیانوس ذهنتان بیرون بکشید و با خیال راحت به حل مسائل خودتان بپردازید.
پیشنهاد ما به شما: راه اندازی کسب و کار آنلاین
اولین موردی که کوچ برای شما شفاف میکند این است که شما در چه جایگاهی قرار دارید. چه منابعی در اختیار دارید که میتوانید از طریق آنها به اهدفی که برای خودتان مشخص کردهاید برسید، چه کارمندانی دارید که میتوانید روی آنها حساب کنید و برای رسیدن به خواسته هایتان از آنها کمک بگیرید. وقتی که از شرایط کاری خستهاید با چه کاری حال خودتان را خوب میکنید و چه عواملی به شما انگیزه میدهند که راهتان را ادامه دهید، ارزشهای شما و ارزشهای سازمان شما چیست و چقدر به آنها وفادار هستید.
یکی دیگر از مواردی که کوچ سعی میکند آن را برای شما شفاف کند این است که شما دقیقا دوست دارید و می خواهید که به چه جایگاهی برسید و انتظاراتان از خودتان چیست و وقتی که کسبوکارتان به چه نقطه ای برسد احساس آرامش بیشتری خواهید داشت و در آن شرایط به خودتان افتخار میکنید؟
این مرحله یکی از مهم ترین مراحلی است که در جلسات کوچینگ بررسی میشود. چون یک کشتی که مقصد مشخصی ندارد هر بادی که بوزد از جهت مخالف است و شما را بیشتر در اقیانوس سردرگم خواهد کرد. پس باید وضعیت مطلوبی که سازمانتان به آن برسد به طور کامل برای خودتان شفاف باشد و گاهی اوقات هم برای سایر کارمندان هم شفاف باشد. برای مثال پروژه بیانیه ماموریت آبی که یک برنامه بازاریابی محتوایی بود که توسط جاناتان میلدنهال حدود ۱۰ سال قبل برای محتواهای تولید شده و تبلیغات برند کوکاکولا در سال ۲۰۲۰ تهیه شد. این بیانیه شامل دو محتوای ویدیویی ۱۷ دقیقهای بود که بطور کامل اهداف شرکت در این حوزه را نشان داده بود.
آنها این بیانیه را به صورت ویدیویی درآوردند که علاوه بر مدیران ارشد، تمام کارکنان شرکت هم آن را بدانند. شفاف کردن وضعیت مطلوب از این جهت مهم است که به شما کمک میکند راحت تر متوجه شوید اهدافی که الآن دارید به نفع شماست و شما را به مسیر خودتان میر ساند یا برعکس شما را از آن دور میکند و باعث میشود که دلتان را به اتفاقاتی خوش کنید که شاید به شرکت شما پول بیشتری تزریق کند ولی اصلا در اطاعت استراتژی شما نباشد و شما فقط آنها را انجام دهید و فکر کنید که چون پول خوبی در میآورید پس در مسیر رسیدن به چشم انداز ایدهآلتان هستید.
شفاف کردن این وضعیت برای سایر کارکنان این کمک را به آنها میکرد که متوجه شوند قرار است سازمان و کارخانهای که در آن مشغول به کار هستند قرار است به کجا برسد و چطور میتوانند روی آینده خودشان سرمایه گذاری کنند و از آن برای رسیدن به خواسته های خودشان استفاده کنند. در این صورت است که کارکنان انگیزه میگیرند که تلاششان را بیشتر تا تبدیل به یک نیروی متخصص شوند و بتوانند از ظرفیتهایی که در کسب و کار برایشان پیش میآید استفاده کنند و درآمد و جایگاهشان را ارتقا دهند.
این کار به طور اتوماتیک باعث خواهد شد که شما بتوانید به سادهترین شکل ممکنه سازمانی یادگیرنده خلق کنید که کارمندان برای این که خودشان را رشد بدهند و درآمدشان را زیباتر کنند به جای اینکه فکر ترک کردنه آن کار به سرشان بزند سعی کنند که در سازمان بمانند و از طریق آن درآمد خودشان را افزایش دهند.
آخرین موردی که یک کوچ بررسی میکند این است که چه اقداماتی را میخواهید برای رسیدن از وضعیت فعلی به وضعیت مطلوبتان انجام دهید. وقتی که این مورد مشخص شد نوبت آن است که شما این اقدام ها را ریز تر کنید و به قولی آنها را تبدیل به اقدامک کنید؛ زیرا احتمال انجام دادن اقدامک بسیار بیشتر از اقدام است. همچنین یک عامل دیگری هم وجود دارد که احتمال آنکه شما اقدامکهایتان را انجام دهید بالا میبرد این است که شما خودتان فکر کردهاید و به این مسائل رسیدهاید به همین دلیل است شوق دارید که آنها را انجام دهید.
پس از اینکه وضعیت مطلوب و وضعیت فعلی شما شفاف شد و فهمیدید که برای رسیدن به وضعیت مطلوبتان چه کاری باید انجام دهید، نوبت آن است که تلاش کنید که از این شرایط و وضعیت فعلی خودتان شروع به حرکت کنید تا به وضعیت مطلوب خودتان برسید و پس از آن وقتی که شما شروع به حرکت میکنید تا سازمانتان را به آن سمتی که دوست دارید هدایت کنید متوجه این موضوع خواهید شد که با این که میدانید کجا قرار دارید و میخواهید به کجا برسید، ولی باز هم مسیرتان پر از چالشهای گوناگون است که باید در طول مسیر آنها را از پیش رو بردارید و تلاش کنید که با انرژی بیشتری به سمت اهداف خودتان حرکت کنید.
همچنین در سطح کلان کوچ به سازمان شما کمک میکند که ذهنیت رشد در تک تک افرادش به وجود بیاید وسعی کنند که برای رشد سازمان در کنار هم کار کنند و به جای قضاوت کردن همدیگر به رشد یک دیگر کمک کنند تا همگی در جهت هدف سازمان حرکت کنند.
اولین قدم برای هر مشاور تجاری مرحله کشف است ، جایی که هدف شناختن مشتری است. یک مشاور خوب وقت می گذارد تا آنجا که ممکن است از مالک و کارمندان کسب و کار بیاموزد. به عبارتی او سعی میکند که از هر کسی که میبیند اطلاعات کسب کند و از زبان آنها هم به کسب و کار نگاه کند. او از این طریق خواهد توانست که دیدگاه جامع تری راجع به کسب و کار شما پیدا کند. در طی این روند ، مشاور جزئیات ماموریت یک شرکت و اینکه چه عملیاتی انجام می شود را کشف خواهد کرد.
هنگامی که مشاور به درک عمیقی از شرکت رسید تازه وارد مرحله ارزیابی می شود. او در این مرحله بررسی میکند که کدام قسمت از قسمت های شرکت به تغییر نیاز دارند و چرا باید این تغییر در آنها به وجود بییاید و از چه طریقی خواهند توانست که این تغییر را در سازمان ها ایجاد کنند. همچنین مشاور در این بررسی ها سعی میکند که نقاط قوت و ضعف شرکت را پیدا کند و همچنین بررسی کند که از چه طریق می توان این نقط قوت را تقویت کرده و و رفته رفته این نقاط ضعف را کاهش دهد و به کمترین میزان خود برساند. او بررسی میکند که این مشکلات به دلیل مدیریت ضعیف است یا به علت اینکه کارها به خوبی انجام نمیشوند و باید که سازوکار اصلاح شود. یک مشاور بازرگانی همچنین باید فرصت های رشد تجارت ، افزایش سود و افزایش کارایی را شناسایی کند.
همانطور که گفتیم یک مدیر باید تلاش کند علاوه بر اینکه چالش های کسب و کار را پیدا میکند برای آنها راهکار هم بدهد و از این قضیه برای رشد سازمان و کسب و کار استفاده کند. برای مثال شما شرکتی را تصور کنید که بخش منابع انسانی خوبی دارد و درصد بالایی از کارمندان رضایت دارند ولی کارمندان بخش فروش از مدیرشان ناراضی اند. احتمال دارد که شما بخواهید مدیر فروشتان را حذف کنید ولی مشاور در کنار شما قرار می گیرد و به دنبال دلایل نارضایتی میگردد.
هنگامی که مالک و مشاور کسب و کار در مورد یک برنامه به توافق رسیدند ، مشاور باید وارد مرحله بعدی مشاوره شود. این مرحله بازسازی یا اجرای طرح است. در این مرحله ، مشاور تمام تلاش خودش را می کند که طرح را به بهترین شکل ممکن اجرایی کند. در این مرحله روی اجرا شدن برنامهها نظارت میکند و هر جای کار که با کیفیت مطلوبی انجام نمیشد را مشخص می کند و نکات لازم را برای بهبود فرآیند گوشزد میکند.
یکی از مهمترین وظایف مشاور کسب و کار، تعیین دقیق ذی نفعان است. هر کسی که به هر نحوی در کسب وکار دخیل است، جز ذی نفعان آن به حساب میآید. برای مثال کارمندان یک بیزینس، مشتریان، تامین کنندگان، شرکا، سرمایه گذاران، نهاد های دولتی و قانون گذار مربوطه همگی جز ذی نفعان یک کسب و کار به حساب می آیند. مشاور کسب و کار باید دقت کند که هیچ کدام از ذی نفعان را از قلم نیندازد.
هرکدام از این ذی نفعان نیازهایی دارند که باید برطرف شود. کسب و کاری که بتواند این نیازمندیها را به درستی مشخص کند می تواند امتیازهای بیشتری را در رقابت با سایر رقبا کسب کند و در نتیجه دستاوردهای بزرگتری خلق کند.
در این مرحله مشاور کسب و کار به صورت تفکیک شده نیاز هرکدام از ذی نفعان را مشخص می کند. برای مثال در ابتدا به نیازمندی های مشتریان نگاه می کند و بررسی می کند که کدام یک از این نیازها برطرف نشدهاند یا اینکه با کیفیت پایینی به آنها پاسخ داده شده است.
علاوه بر مشتریان، مشاور کسب و کار به نیازمندی کارکنان نیز توجه می کند. به صحبتهای آنها گوش می دهد و دغدغه های آنها را به خوبی می شنود و سعی می کند که با ارائه این نیازمندیها به مدیران کسب و کار، شرایط را بهبود دهد. در این صورت رضایت کارکنان افزایش پیدا می کند و در نتیجه نرخ خروج کارکنان به صورت چشمگیری کاهش پیدا می کند.
پیشنهاد ما به شما: راه اندازی کسب و کار آنلاین
می توان گفت وظیفهای که باعث می شود که نقش مشاور کسب و کار بسیار پررنگ تر شود، ارائه راه حل هاست. مشاور تلاش می کند تا با استفاده از تجربیات خود، صحبت با متخصصین، گذاشتن جلسه با مدیران کسب و کار و… راه حل های مختلفی را برای هر کدام از نیازمندیها ارائه کند. در نهایت باید بررسی کند که این راه حل ها تا چه حدی عملی هستند. پس از جمع بندی کامل نوبت به عملی کردن راهکارها می رسد.
در نهایت پس از مشخص شدن نیازها و راه حلها، مشاور کسب و کار یک استراتژی طراحی می کند که شامل برنامه عملی شدن راه حلها، نحوه معرفی آنها به ذی نفعان و… است.
مشاور کسب و کار تنها در زمانی می تواند به کسب و کار ما کمک کند که در کنار دانش کسب و کار، تجربه کافی را نیز داشته باشد و خودش بالا و پایین های یک کسب وکار را لمس کرده باشد. زمانی که تصمیم می گیرید به مشاور کسب و کار مراجعه کنید، باید این قول را بدهید گفته های مشاور کسب و کار را عملی کنید.
زیرا در این صورت است که می توانید تغییرات را در کسب و کارتان مشاهده کنید. مشاور کسب و کار به شما این امکان را می دهد که درک بهتری از وضعیت کسب و کارتان داشته باشید. همچنین به شما کمک می کند که به صورت حساب شده برای آینده و رشد دادن کسب و کارتان برنامه ریزی کنید.
پیشنهاد ما به شما این است که هنگام انتخاب مشاور به سوابق کاری مشاورتان توجه داشته باشید. برای مثال بررسی کنید که چند شکست داشته و در برابر هر شکست چه واکنشی نشان داده است. دلیلش هم این است که این مشاور برخلاف یک بیزینس کوچ ( سعی می کند با سوالاتی که می پرسد شما خودتان به جواب برسید)قرار است که تجربیات و دانشش را در اختیارتان قرار دهد. پس این که در هر موقعیت چه تصمیمی گرفته است، از اهمیت بالایی برخوردار است.
مقاله مرتبط: راه اندازی کسب و کار اینترنتی
دلایل مختلفی وجود دارد که صاحبان مشاغل باید به استخدام مشاور بپردازند. مشاوران خدمات گسترده ای از جمله موارد زیر را ارائه می دهند:
خیلی از مدیران کسب و کار به تنها نکتهای که توجه نمیکنند این است که در کسب و کارشان باید از یک مشاور استفاده کنند. برای اینکه روز به روز مفاهیم بازار بروزرسانی میشود. اگر شما نتوانید با توجه به تغییرات روزانهای که وجود دارد، مثل یک آب راکد میشوید و ثابت باقی میماند. همانطور که آب راکد پس از مدتی میگندد، رشد کسب و کاری هم که آموزش را جز برنامه های خود قرار ندهد و سعی نکنند که مدام خودش را به روز کند متوقف خواهد شد.
ایدهآل ترین اتفاقی که میتواند برای کسب و کارتان بیافتد این است که شما سعی کنید نه تنها خودتان به طور مستمر آموزش ببینید بلکه آموزش دیدن را به یک روند همیشگی در سازمانتان تبدیل کنید. به طوری که تمام کارمندان شما سعی کنند که در حوزه کاری خودشان آموزش ببینند.
هدف از آموزش این است که شما با ارتقای دانشتان و شنیدن تجربیات دیگران ضریب اشتباه خودتان را به حداقل ممکن برسانید و تلاش کنید اشتباهاتی که دیگران در گذشته تکرار کردهاند و بابت آن هزینه های سنگین پرداخت کردهاند، دیگر شما تکرار نکنید و بابت آن هزینهای پرداخت نکنید. پس از اینکه شما آموزش دیدید در گام بعدی باید بتوانید آنها را در کسب و کارتان پیاده کنید و از آنها برای رشد سازمانتان استفاده کنید. اما این صحبتهایی که کردیم چه ارتباطی با مشاور کسب و کار دارد؟
برخی از مدیران به دلیل مشغله زیادی که دارند نمی توانند برای آموزششان بیش از اندازه وقت بگذارند یا اینکه حتی گاهی اوقات نمیدانند که در کجای کارشان ایراد دارند و از چه طریقی باید خودشان و یا کارشان را اصلاح کنند. این دو دلیل یکی از سادهترین دلایل استفاده از یک مشاور کسب و کار است. مشاور کسب و کار به کسب و کار شما که اضافه شد در ابتدا بیزنس شما را تحلیل میکند و برنامهای مدون برای شما در نطر میگیرد تا بتوانید طبق آن جلو بروید و در نهایت بتوانید خودتان و کارتان را ارتقا بدهید.
مشاور به شما کمک خواهد کرد که بتوانید چالشهای موجود در کارتان را بررسی کنید همچنین در ایجاد راهحلها برای برطرف کردن این مشکلات و چالشها شما را یاری میکند. به عبارتی میتوان گفت که استخدام مشاور از این جهت حائز اهمیت است که در کسب و کار شما به عنوان یک تسهیلگر عمل میکند و تلاش می کند که به سرعت را به روند رشد کردن کسبوکار و بیزینس شما تزریق کند.
اولین قدم برای هر مشاور تجاری مرحله کشف است ، جایی که هدف شناختن مشتری است. یک مشاور خوب وقت می گذارد تا آنجا که ممکن است از مالک و کارمندان کسب و کار بیاموزد. به عبارتی او سعی میکند که از هر کسی که میبیند اطلاعات کسب کند و از زبان آنها هم به کسب و کار نگاه کند. او از این طریق خواهد توانست که دیدگاه جامع تری راجع به کسب و کار شما پیدا کند. در طی این روند ، مشاور جزئیات ماموریت یک شرکت و اینکه چه عملیاتی انجام می شود را کشف خواهد کرد.