سیگنال های اجتماعی تعامل و تعامل انسان با پست های رسانه های اجتماعی است. سیگنال های اجتماعی عبارتند از:
هرچه تعداد لایک ها، اشتراک گذاری ها، بازدیدها و کلیک های یک پست اجتماعی بیشتر باشد – بیشتر قابل مشاهده است و در رسانه های اجتماعی شما رتبه بالاتری دارد.
پیشنهاد ما به شما: هزینه سئو
موتورهای جستجو سیگنال های اجتماعی را به عنوان شاخصی از منابع محتوای با کیفیت، ارزشمند و مفید رصد می کنند. در حالی که گوگل به طور رسمی از سیگنال های اجتماعی به عنوان فاکتور رتبه بندی استفاده نمی کند، می دانیم که بک لینک ها، هدف جستجو، کیفیت محتوا، تازگی و اعتبار از عوامل رتبه بندی هستند.
و هر چه پستهای اجتماعی شما سیگنالهای اجتماعی، تعامل و دید بیشتری داشته باشند – این نکته به Google میگوید که محتوایی را به اشتراک میگذارید که هدف جستجو را برآورده میکند – مرتبط و معتبر است، با کیفیت بالا و تازه است، و اشتراک گذاری های اجتماعی بک لینک بیشتری به محتوای شما ایجاد میکنند.
سیگنالهای اجتماعی به موتورهای جستجو میگویند که کدام محتوا مرتبط، محبوب و قابل اعتماد است؛ و این میتواند رتبه جستجوی ارگانیک سئو را برای محتوا و صفحه افزایش دهد. موتورهای جستجو می خواهند محتوای با کیفیتی را در اختیار مردم قرار دهند که هدف جستجوی آنها را برآورده کند. برای انجام این کار، موتورهای جستجو مانند گوگل و بینگ محتوا را بر اساس تعدادی از عوامل رتبه بندی، از جمله میزان محبوبیت یا قابل مشاهده بودن URL، رتبه بندی می کنند.
و اینجا، دقیقا جایی است که موقعیت و چگونگی سیگنال های اجتماعی اهمیت دارد. تعداد زیادی لایک، اشتراک گذاری و بازدید از یک پست اجتماعی به موتورهای جستجو اطلاع می دهد که این محتوا نیازهای کاربران آنها را برآورده می کند. تاثیر غیرمستقیم افزایش ترافیک وب سایت، بک لینک ها و دیده شدن پست های اجتماعی با میزان تعامل بالا، بر روی سئو و رتبه بندی صفحه نتایج موتور جستجو (SERP) شما تأثیر می گذارد.
با تاکید بر اهمیت تعامل اجتماعی و دیده شدن در فاکتورهای رتبه بندی و سئو، به یاد داشته باشید که گوگل با توییتر شراکت دارد. این همکاری که در سال 2015 شکل گرفت، تمرکز خود را بر جستجوی اجتماعی و قدرت دنبال کنندگان رسانه های اجتماعی برای تقویت ارزش و ارتباط محتوا قرار می دهد.
به بیان ساده، هر لایک، ریتوییت، دوبارهسازی، اشتراکگذاری، کلیک روی URL و مشاهده باعث افزایش دید، ایجاد بک لینک و آگاهی میشود – به موتورهای جستجو میگوید که محتوا مرتبط، تازه، با کیفیت و مهم است – و در نهایت سئو را بهبود می بخشد.
و رتبه بندی جستجو بر خلاف گوگل و بینگ، تعامل کاربر (سیگنال های اجتماعی) را به عنوان یک عامل رتبه بندی در نظر می گیرد. بینگ تعامل کاربر، تازگی، کیفیت، اعتبار و ارتباط را از عوامل مهم رتبه بندی می داند. تاکید بر اینکه چگونه لایک ها، اشتراک گذاری ها، بازدیدها و کلیک های اجتماعی می توانند بر رتبه بندی جستجوی بینگ شما تاثیر بگذارند و انجام می دهند. داده های اخیر نشان می دهد که 36 درصد از جستجوهای دسکتاپ در آمریکا در Bing انجام می شود و این عددی که نباید نادیده گرفته شود!
تقریبا دو سال پیش، در دسامبر 2010، دنی سالیوان مقاله ای روشنگر درباره سیگنال های اجتماعی و تاثیر آنها بر رتبه بندی موتورهای جستجو نوشت. این مقاله امکان تاثیر سیگنال های اجتماعی بر رتبه بندی را بررسی کرد، اما برای زمان خود زود بود. روش های لینک سازی مقیاس پذیر بسیار رایج بودند، و توجه زیادی به سیگنال های اجتماعی در بخش بزرگی از صنعت صورت نمیگرفت. سالیوان این سوال را مطرح کرد:
آیا یکی از موتورهای جستجوی اصلی واقعا از این سیگنال های اجتماعی برای رتبه بندی نتایج جستجوی معمولی استفاده می کنند؟
او به این نتیجه رسید که داده های فیس بوک تا حد زیادی توسط گوگل استفاده نمی شوند (به دلیل دسترسی نداشتن به داده های دیوار شخصی از فیس بوک)، اما «ریتوییت ها به عنوان شکل جدیدی از ایجاد پیوند عمل می کنند. صفحه خود را در توییت های افراد معتبر ذکر کنید، و این می تواند تا حدی به رتبه بندی شما در نتایج جستجوی معمولی کمک کند.”
حدود دو هفته بعد، مت کاتز یک ویدیوی وب مستر منتشر کرد که در آن تایید کرد که سیگنال های اجتماعی در واقع در سئوی ارگانیک نقش دارند.
همهی ما اسم وارن بافت را به عنوان یکی از بزرگترین بورسیهای دنیا و یکی از بزرگترین سهامداران بازارهای بورس آمریکا میشناسیم و بارها و بارها، جملات معروفش را شنیدیم. اما یک جملهی بسیار معروف دارد که میگوید:
” در بورس، ثروت از افراد عجول به جیب افراد صبور انتقال پیدا میکند. “. در واقع این استراتژی سالیان سال آقای وارن بافت بوده است. اون همیشه سهامها را با دید بلند مدت و برای بنیادشان میخریده و همیشه دنبال این بوده که سهمهای ورشکسته را پیدا کند و با کار کردن بر روی این سهمها، سود خوبی را از آن خودش کند.
پس چیزی که برای ما خیلی باید مهم باشد، این باشد که برای مدیریت سرمایه در بورس، ما اول از همه باید یک استراتژی داشته باشیم و از اون مهم تر اینکه باید به استراتژی خودمان وفادار باشیم. اینکه ما هر هفته یک استراتژی جدید برای خودمان طراحی کنیم، کار درستی نیست.
بلکه ما باید اول آموزش ببینیم، بعد تحقیق کنیم، بعد نتایج تحقیق را، روی بازار بررسی کنیم و در نهایت یک استراتژی جامع برای خودمون طراحی کنیم و با توجه به اون استراتژی جامع معاملات خودمون رو انجام بدیم و سرمایه هایمان را چند برابر کنیم.
پیشنهاد ما به شما: انواع مدیریت
خیلی از سهامداران احساس میکنند که اگر یک روش معاملاتی، مثل تابلوخوانی یا تحلیل تکنیکال را یاد گرفتند دیگه همه چیز رو بلد هستند و این باعث میشود که روی سرمایه هایشان قمار کنند. اما یکی از اصلهای مدیریت سرمایه در بورس، این هست که شما تعصبی روی روشهای معاملاتی خودتان نداشته باشید.
تعصب روی روش معاملاتی، روی تحلیل و روی یک سهم، باعث میشود که شما سرمایتان را از دست بدید و یا از فرصتهای بازار جا بمونید. یک اصطلاحی را در بازار داریم که میگوید هیچوقت با یک سهم ازدواج نکنید.
در واقع سهمها در بازار هستند که به ما سود برسونند. اینکه ما تعصب روی یک سهم داشته باشیم و یا بخواهیم روی یک روش معاملاتی و یا روی یک سبک تحلیل خیلی تمرکز کنیم، باعث میشود که ما بقیهی فرصتهایی که بازار به ما میدهد را از دست بدیم
ششمین اصل از اصول مدیریت سرمایه در بورس، این هست که شما همیشه باید
نگاهتان به آینده باشد. این را همهی ما میدونیم که ما قیمت حال حاضر سهم رو
میبینیم، رفتار گذشتهی سهم را بررسی میکنیم برای سودی که در آینده میدهد، اون سهم
را خریداری میکنیم.
پس خیلی مهم هست که ما یک چشم انداز برای معاملات داشته باشیم که
بتواند تریدها و معاملات ما را منطقی تر و پرسودتر کند.
حالا برای اینکه به این چشم انداز برسیم باید چه کار کنیم؟ بهترین راه این هست که بین زمان و قیمت یکی را بعنوان مسیر معاملاتی خودمون انتخاب کنیم.
یک وقتایی هست ما یک سهم را میخریم و به این فکر میکنیم که باید در سه ماه اینده حداقل بیست درصد سود به ما برساند. خب اینجا ما روی زمان حساب باز کردیم و عنصر زمان برای ما مهم تر هست و اگر اون سهم در سه ماه آینده پنجاه درصد سود داد، یا بیست درصد ضرر داد، برای ما چیزی که مهم است این هست که از معامله بیرون میایم و بقیهی فرصتهای بازار را رصد میکنیم.
اما راه دیگر این هست که ما روی قیمت و ارزش یک سهم حساب باز کنیم و چشم انداز خودمان را طراحی کنیم. فرض کنید که شما به این باور رسیدید که یک سهمی ارزشش هزار تومن است اما الان دارد روی ششصد تومان معامله میشود. پس روی تارگت با حد سود و حد ضرر مشخص، حساب باز میکنید و معامله را انجام میدهید و زمان برایتان از اولویت خارج میشود.
چیزی که خیلی باید روی آن تمرکز داشته باشید داشتن یک چشم انداز نسبت به آینده است. آن چیزی که الان دارید میبینید همان آیندهای هست که چند وقت پیش بهش توجه نکردید و اگر الان هم برای آینده برنامه ریزی درستی نداشته باشید، طبیعتا باز هم نمیتوانید مدیریت سرمایه در بورس را به درستی انجام بدید و سود خوبی بگیرید.
پیشنهاد ما به شما: راه کسب درآمد
خیلیها شاید فکر کنند که روشن فکری در بازار سرمایه معنی ندارد، اما بر اساس نظر کارشناسان مجله سرمایه گذاری، کسانی در مدیریت سرمایه در بورس موفق هستند که به جای خرید کور کورانه سهام و تنها نگاه کردن به برندها، به سراغ سهمی بروند که میتواند سود ساز باشد.
اگر همین الان از شما بخواهند که بین یک شرکت گمنام در بورس که سود سازی خوبی دارد و یک شرکت معروف که سود سازی متوسطی دارد، یکی را برای سرمایه گذاری انتخاب کنید، بر اساس شناختی که از برندها دارید، اون شرکتی را انتخاب میکنید که اسمش را بارها شنیدید.
این یک روش غلط برای مدیریت سرمایه در بورس هست و این باعث میشود که خیلی از سودهای پنهان بازار را از دست بدهید. یک مثال ساده برایتان میزنم که بروید چک کنید و ببینید که چقدر این سهم بیش از هر سهم دیگهای توی بازار ایران سود دارد. اگر به نمودار سهم وسدید نگاه کنید، میبینید که بیش از دو سه هزار درصد در یکسال سهامداران این سهم سود گرفتند.
در حالی که خیلیها حتی اسم این هلدینگ رو هم نشنیدند و خیلیا اصلا سراغ سهمهایی نمیروند که در بازار زرد و نارنجی تو فعال هستند. اما دید خوب داشتند و روشن فکر بودن نسبت به بازار سرمایه و انتخاب سهم سود ساز، کاملا خلاف چیزهایی هست که مردم عادی فکر میکنند. پس به دنبال سهامهایی باشید که قابلیت سود سازی دارند، نه اینکه برند هستند.
مجله سرمایه گذاری یا اینوستوپدیا، یکی از مجلههای با سابقه و تخصصی بازار سرمایه در دنیاست. این مجله علاوه بر اینکه تحلیلهای بی نقصی از بازار سرمایه ارائه میدهد، هر چند وقت یکبار نکتههایی را برای فعالان بازار سرمایه در مورد مدیریت سرمایه در بورس میگوید که بسیار کاربردیِ.
در این مقاله تیم ماهان تیموری تصمیم گرفته است که ده تا از این نکتههای درجه یک که در آخرین مقاله این مجله منتشر شده را برایتان مطرح کند و توضیحات لازم را برایتان بدهد. امیدواریم که این نکتهها، شما را به یکی از اون یک درصد افراد موفق در بازار سرمایه تبدیل کند
اولین نکتهای که مجله سرمایه گذاری در مورد مدیریت سرمایه در بورس به ما یاد میدهد این است که هیچ تضمینی وجود ندارد که بازار بعد از یک روند نزولی، حتما روند صعودی طی کند و شما دوباره سود کنید و یا سر به سر بتونید از یه سهم خارج بشید.
پس نباید هیچ وقت به این فکر کنید که اگر توی ضرر هستید، با صبر کردن میتوانید از ضرر در بیاید و حداقل با یه سود کمی سهمتان را بفروشید. چرا؟ به این دلیل که شما در بازار سرمایه، قراره که بر روی فرصتها سرمایه گذاری کنید و قرار نیست که با زمان و صبر کردن وارد یک معامله بشید.
چیزی که یک سرمایه گذار و تریدر را موفق میکند این هست که با توجه به اصول مدیریت سرمایه در بورس، بتواند از کوچک ترین فرصتها، برای رسیدن به سودهای چند برابری استفاده کند. خیلی وقتها میشود که یک فردی بدون تحلیل یک سهمی را میخرد. مثلا میرود سهم خساپا که خودروسازی سایپا هست را میخرد.
و به این فکر میکنه که خب این سهم که هیچوقت ضرر ده نخواهد بود، چون که همیشه ماشین هاش رو داره میفروشه و یکی از پر بازده ترین شرکتهای ایران محسوب میشه. اما یکهو مشابه اتفاقاتی که در مرداد سال 99 افتاد، سهام این شرکت بیش از سی درصد افت قیمت رو تجربه میکنه و اونوقت شما باید روزها این انتظار رو بکشید که قیمت سهم برگرده.
در حالی که اگر یک تحلیل درست داشتید و اصول مدیریت سرمایه را رعایت می کردید، میتوانستید خیلی راحت، منتظر فرصتی باشید که سهم در کف قیمتی قرار بگیرد و یک سود عالی ازش بدست بیارید. این مثال را برایتان زدم که اگر سهمی از هزار تومان بیاد 500 تومن، شما 50 درصد سرمایتان از دست دادید ولی برای اینکه دوباره از 500 بره هزار تومان، باید صد در صد سود کنید.
پیشنهاد ما به شما: انواع مدیریت
یکی از اشتباهاتی که اکثر تازه واردها در بازار سرمایه انجام میدهند این هست که با هر منفی، میخواهند از بازار فرار کنند. بگذارید یک مثال برایتان بزنم. فرض کنید که شما در یک بازار صعودی وارد بورس شدید و معاملاتتان را شروع کردید.
در روزهای اول هم سود خوبی گرفتید و اکثر سهام هایتان با بالای ده تا بیست درصد سود در بازار دارن معامله میشوند. اما یک روز بعد از چند روز سود دادن، بازار منفی میشود. یا اینکه شما یک سهمی را با تحلیل امروز خریدید و فردا منفی میشود و با دیدن یک منفی، احساس میکنید که اشتباه کردید که وارد بازار شدید و از بازار میاید بیرون.
خب بگذارید یک حساب سرانگشتی کنیم که اگر شما در هر هفته و هر روز دو تا معامله بزنید. در یک هفته تقریبا ده تا معامله میتوانید داشته باشید. اگر از این ده تا معامله، پنج تا از آنها فردا منفی بشوند و شما از بازار بیاید بیرون، در واقع شما چیزی حدود بیست و پنج درصد سرمایه خودتان را دود هوا کردید.
پس نکته اینجاست که قرار نیست ما با نوسانات کوتاه مدت و یا اتفاقاتی که در لحظه میفتد، مثل یک خبر بد، بخواهیم نسبت به سرمایه گذاری خودمان واکنش نشان بدهیم. اینکه ما یک میلیون سرمایه گذاری کرده باشیم و به پنجاه هزار تومان بالا و پایین قیمت واکنش نشان بدهیم و پولمان را از بازار بکشیم بیرون، خلاف اصول مدیریت سرمایه در بازار بورس هست.
خب باید چکار کنیم؟ بهترین راه این هست که به استراتژی خودمان پایبند باشیم. یک وقتهایی هست که ما را یک سهام به دید بلند مدت سرمایه گذاری کردیم و اون سهام در بازهای از سال، اوضاع خوبی ندارد و یک مقدار قیمتش افت میکند، اما ما میدونیم که با توجه به طرحهایی که دارد و با توجه به قیمتی که الان داره، سهم مناسبی برای سرمایه گذاری هست، پس قانون مدیریت سرمایه در بورس به ما میگوید که به استراتژی خودمان وفادار باشیم و سرمایمان را به بازی نگیریم.
پیشنهاد ما به شما: کسب درآمد
این اصل از مدیریت سرمایه در بورس را همیشه رو به روی خودتان داشته باشید که هیچ خبری، تا زمانی که منبع موثقی تاییدش نکرده، برای شما نباید معیار معامله باشد. یک اصطلاحی در بازار بورس آمریکا رایج هست که میگویند شایعه را بخر و خبر رو بفروش. در واقع این یک حقه در بازارهای بورس محسوب میشود که با سرمایه داران بزرگ با این روش، با سرمایهی خیلی از مردم بازی میکنند و سود میگیرند.
در واقع یک خبر یا یک حرفی در بازار میپیچد و ما که هیچ اطلاعی نداریم که چه اتفاقی دقیقا افتاده، از روی هیجان و از ترس از دست سرمایه، سریعا سهاممان را میفروشیم. یا حتی برعکس، یک خبر خوبی را در بازار شایعه میکنند و بعد شما میرید سهم میخرید، ولی در اصل، سرمایه داران بزرگ قصد فروش سهامشان با این روش رو داشتند.
پس خبرها را دنبال کنید، اما هر خبری را معیار معاملات خودتان قرار ندهید. مدیریت سرمایه در بورس به ما میگوید که سرمایهی ما، منبع اصلی درآمد و سود ما از بازار بورس می باشد، پس ما نباید آن را با هر چیز غیر معتبری آتیش بزنیم.
در مبحث مدیریت سرمایه در بازار بورس، ما چند اصل اساسی داریم که باید حسابی به آنها توجه کنیم و اونها رو مد نظر قرار بدیم. این را مطمئن باشید که اگر این تکنیکها را به درستی رعایت کنید، در کمتر از یکسال حداقل دو تا سه برابر سرمایهی خودتان از بورس سود میگیرید.
اولین تکنیکی که باید در مبحث مدیریت سرمایه در بورس رعایت کنید، بحث هیجان درمعامله هاست. من در مبحث تحلیل بنیادی به شما این را گفتم که خیلی از خبرها و خیلی از اتفاقات ممکن است که روی بورس تاثیر بگذارد و برای مدت زمان کوتاهی باعث شود که بورس یک رشد خوب یا ریزش زیادی داشته باشد.
اما کسی این وسط موفق است که به کل از این هیجانات دوری کند. وقتی میبیند بازار منفی هست، نباید سریعا سهمتونو بفروشید. نباید سریع برید تو صف فروش. در مقابل هم باید به این نکته توجه کنید که وقتی بازار مثبت هست، نباید برید تو صف خرید.
این نکته را از من داشته باشید که منفیهای بازار، فرصت خرید هستند و مثبتهای بازار فرصت نگهداری و یا فروش. یعنی وقتی بازار دارد اصلاح میکند یا به عبارتی میریزد، قانون مدیریت سرمایه در بورس میگوید که سهم بخرید و وقتی که بازار مثبته باید صبوری کرد و در نقطه مناسب فروخت.
پس دوری از هیجان و تکیه بر سواد و دانش بورسی مهمترین کاری هست که باید به آن توجه داشته باشید. اگر میخواهید خیلی خوب این مسئله را درک کنید، آموزش تحلیل تکنیکال را دنبال کنید. اونجا در مورد حمایتها و مقاومتها برایتان گفتم. حمایتها فرصت خرید و مقاومتها فرصت فروش یک سهم هستند.
پیشنهاد ما به شما : انواع مدیریت
پس دوری از هیجان و تکیه بر سواد و دانش بورسی مهمترین کاری هست که باید به آن توجه داشته باشید. اگر میخواهید خیلی خوب این مسئله را درک کنید، آموزش تحلیل تکنیکال را دنبال کنید. اونجا در مورد حمایتها و مقاومتها برایتان گفتم. حمایتها فرصت خرید و مقاومتها فرصت فروش یک سهم هستن.
برای این کار شما باید با هر میزان سرمایهای که وارد میشید، یه سبد سهام برای خودتان داشته باشید و این سبد سهام رو بر اساس دارایی خودتان، تنظیم کنید. اگر بخواهم یک مثال برایتان بزنم، باید بگویم که مثلا اگر ده میلیون تومان پول وارد بازار بورس کردید. باید حداقل این پول را به سهبخش تقسیم کنید.
چطوری؟ بزارید براتون واضحتر بگویم. اگر شما ده میلیون پول داشته باشید و همه را بریزید در یک سهم، اگر سهم یک منفی پنج بخوره شما پونصد هزار تومن پولتان را از دست دادید. اما اگر سه تا سهمش کنید و یکی از سهما منفی پنج بخوره. شما نهایت بین صد تا صد و پنجاه هزار تومن پول از دست دادید.
بهترین راه طبق اصول مدیریت سرمایه در بورس این هست که در سبدتان سه تا پنج سهم داشته باشید. پس سرمایهی خودتان را تقسیم بر سه تا پنج قسمت کنید و هر کدام را در یک سهم سرمایه گذاری کنید.
یکی از نکتههایی که خیلی از افراد به آن توجه نمی کنند و خیلی از تازه واردها از آن ضرر میکنند، این هست که از گروههای مختلف خرید نمیکنند. ما در بازار بورس، صنعتهای مختلفی داریم که به آنها میگوییم گروه سهام. مثلا وقتی میخواهیم در مورد صنعت خودرو صحبت کنیم، میگوییم گروه خودرویی.
خب برای خرید سهم، با توجه به اینکه شما سبد قراره بچینید، بهتر است که از گروههای مختلف خرید کنید. مدیریت سرمایه در بورس به شما میگوید که اگر یک خودرویی در سبد سرمایه گذاری خودتان دارید، بعدی را از یک گروه دیگر خرید کنید. مثلا بروید سراغ گروه غذایی.
این کار باعث میشود که شما جریان بازار را در دستتان بگیرید. مثالش را قبلا زدم. مثلا اگر خودروییها سود ده بودند و بانکیها در همان زمان، درجا زدن یا ریختن، شما نگران سرمایتان نیستید، چون مدیریت سرمایه کردید و همزمان هم دارید سود میکنید و هم از بازار جا نموندید. و ضررتان داره با سودتان حداقل یِر به یِر میشود.
پیشنهاد ما به شما: کسب و کار خانگی
طمع کردن و حریص بودن در بازار بورس، تضمین کننده ضرر کردن شماست. این را همین جا راحت به شما بگویم که کسی در بازارهای مالی بخصوص بورس موفق می باشد، که برای خودش یک حد و حدودی از سود و ضرر را تعیین کند.
وقتی که ما یک سهمی را با دانش میخریم. یعنی یاد میگیریم که تحلیل تکنیکال انجام بدهیم روی سهم. یاد میگیریم که تحلیل بنیادی روی سهم داشته باشیم و بعد میخریم، آن زمان هست که ما به هدفهای سهم آگاه هستیم. یعنی برای آن یک هدف سود تعیین میکنیم.
این میشود حد سود ما. ما برای هر سهمی که به آن ورود میکنیم، باید یک حد سود تعیین کنیم. این حد سود، خیال ما را راحت میکند که اگر سهم ما به اون قیمت مد نظر ما رسید، ما دیگر میفروشیم و یا سیو سود میکنیم. اما اشتباهی که خیلی از افراد میکنند این هست که به حد سود پایبند نیستند.
قطعا سرمایه گذاری در بازارهای سرمایه گذاری به خصوص بازار نیاز به آموزش دارد،در واقع شما می بایست در ابتدا بر روی خودتان سرمایه گذاری کنیدو نکته ای که باید به آن توجه کنید این هست که شما برای پولتان چندین سال تلاش کرده اید و حال می خواهید با دست رنج چندین ساله خودتان به سرمایه گذاری بپردازید ،بنابراین قبل از شروع کار در این فضا حتما آموزش ببینید.اگر میخواهید در بورس و یا هر بازار مالی دیگهای موفق باشید، باید قبل از هر چیزی بحث مدیریت سرمایه را یاد بگیرید. من در این مقاله، هر آن چیزی که باید در مورد مدیریت سرمایه بدونید را به شما میگویم:
یکی از بهترین بازارها برای سرمایه گذاری در بازارهای مالی، بازار بورس هست. بازار بورس در ایران، چند سالی هستش که روند صعودی دارد و بستر خوبی برای رشد سرمایه فراهم کرده است. اما این اصلا به این معنی نیست که شما هر میزان سرمایهای که توی بازار بیارید، میتوانید چند برابر سود کنید.
یکی از اشتباهاتی که مردم در بازار سرمایه دارند این هست که فکر میکنند با هر میزان سرمایهای وارد بازار بورس بشوند و هر سهمی را خریداری کنند و یا در هر صنعتی سرمایه گذاری کنند، بالاخره به سود میرسند. در حالی که این تفکر کاملا اشتباه است. ما باید مدیریت سرمایه در بورس را همیشه در اولویت داشته باشیم.
بورس، جایی نیست که ما بخواهیم با سرمایهی خودمان قمار کنیم. یا بخواهیم بر اساس احتمال و شانس پیش برویم. یادتان باشد که بورس یک بازار مالی هست و هر بازار مالی از ویژگیهای علم اقتصاد برخوردار می باشد. راهها و نکتههای زیادی هست که میتواند ما را به سود کردن در بازار بورس برساند. اما یک چیزی رو نباید از یاد ببرید.
آن این نتکه هست که در بازارهای مالی، خصوصا در بورس، ضرر نکردن، خیلی سختتر از سود کردن است. یعنی شما باید به حدی روی مبحث مدیریت سرمایه در بورس کار کنید که اگر وارد یک بازار مالی شدید، تا جایی که ممکنه اول ضرر ندید و بعد به سود کردن فکر کنید.
آموزش مدیریت سرمایه توی ایران، سابقه چندانی ندارد. در حالی که اگه یک سری به بازار فارکس، یا بورسهای جهانی بزنید، میبینید که اولین نکتهای که خود کارگزاریها و حتی مدرسین بورس به شما یاد میدهند این هست که مدیریت سرمایه در بورس را رعایت کنید.
خب، حالا که این مطلب اینقدر مهم است، من قصد دارم به شما یک آموزش جامع از مدیریت سرمایه در بورس بدم و به همهی سوالاتتان در این زمینه پاسخ بدهم تا که با خیال راحت تری در بازار بورس فعالیت کنید و موفقیت بیشتری کسب کنید.
پیشنهاد ما به شما : کسب و کار خانگی
ببینید وقتی در مورد مدیریت سرمایه حرف میزنیم، به زبان ساده داریم میگوییم که چطوری با سرمایهای که در دستمان هست، برخورد کنیم که بتوانیم به سود بیشتری برسیم و بتوانیم چند برابرش کنیم. حالا مدیریت سرمایه در بورس هم دقیقا همین است.
ما باید بر اساس سرمایهای که داریم یک استراتژی مدیریتی برای خرید و فروش سهم هایمان داشته باشیم تا که سه تا هدف را بهش برسیم. این سه تا هدف، توی بازار بورس این هست که: اول از همه ضرر نکنیم. دوم از بازار جا نمونیم و سوم اینکه سود کنیم.
شاید خیلیها که تازه اومدن تو بورس و سودهای بورسی را دیدند به این باور رسیده باشند که بورس ضرر ندارد. اما باید به شما بگوییم که بورس هم مثل هر بازار مالی دیگهای ضرر دارد و اگر ما نتوانیم بحث مدیریت سرمایه در بورس را رعایت کنیم، طبیعتا ضرر سنگینی میکنیم.
اما نگران نباشید، تکنیکهایی هست که جلوی ضرر شما را برای همیشه میگیرد. یعنی وقتی شما اصول مدیریت سرمایه در بورس را یاد بگیرید، دیگر نیاز نیست که نگران ضرر کردن باشید. اصول مدیریت سرمایه در بورس به شما یاد میدهد که بیش از 90 درصد معاملاتتون رو همیشه با سود ببندید.
دومین نکته این هست که ما باید یک جوری مدیریت سرمایه در بورس انجام بدهیم که از بازار جا نمونیم. عمدتا روند بازارهای مالی، همیشه صعودی هست و اگر نزولی هم داشته باشد، دوباره فازهای صعودی را در پیش دارد. اما این وسط خیلی مهم هست که در صنعتی سرمایه گذاری کنیم که در حال رشد می باشد.
پیشنهاد ما به شما :انواع مدیریت
مثال : یه موقع بازار صعودی هست، اما صنایع غذایی رشد خوبی ندارند. یک موقع بازار نزولیه اما میبینیم که مثلا صنعت بانکداری، در حال صعود در بازار هست. اگر ما بحث مدیریت سرمایه در بورس را به درستی بلد باشیم. هم توی غذاییها سود میکنیم و هم توی بانکداریها.
و مبحث سوم این می باشد که ما جوری مدیریت سرمایه در بورس را انجام بدهیم که همیشه نتیجهی کارمان صعودی باشد. وقتی ما وارد بازار سرمایه میشویم، همیشه باید دیدمان به چند برابر کردن پولمان باشد، اما این زمانی نتیجه میدهد که ما استراتژی مدیریت سرمایه در بورس خودمان را بر اساس تکنیکهای اصولی مدیریت سرمایه ترتیب بدیم.